اقتصاد این روزهای کشورمان در مرحله متفاوتی از قبل قرار گرفته است و به تعبیری درحال یک پوست اندازی ریشهای میباشد. رکود تورمی عمیق از یک سو و تحریمهای شدید بینالمللی، مسئولان کشور را برآن داشته تا با توجه ویژه تری به مبحث تولید ملی روی آورند که این مهم نوید آینده روشنی را میدهد اما آنچه میتواند در آینده باعث خنثی شدن همه این تلاشها و سختیها شود عدم توجه به ابعاد مختلف رشد تولید ملی در تسهیل مسیر ورود به بازارهای جهانی تحت عنوان صادرات استصادرات در معنی لغوی یعنی ارسال کالا از کشور به کشور دیگردر عمل تحقق صادرات فرآیندی پچیده و مستلزم مجموعهای از اقدامات میباشد که متاثر از فرهنگ تولید، عرضه، مصرف و سیاستهای حاکمیتی در مبدا ومقصد است. در این زنجیره لازم است همه حلقهها با دقت و برنامهریزی ایجاد و به صورت یک پیکره واحد و پویا با تغییرات در لحظه خود را منطبق سازند.با پیدایش شرکتهای بازرگانی صادراتی (ETC) یا به مفهوم کلی جنرال تریدینگها راه ورود به بازارهای جهانی برای تولیدات با ارزش صادراتی هموار گردید ولی با گسترش بازارها و افزایش رقابت در بهدست آوردن سهم بازار توسط رقبا نیاز به تمرکز بر روشهای علمی و شناخت دقیق تر نیاز بازارهای هدف و مصرفکنندگان بیش از پیش نمایان گردید.از آنجاییکه تولید به خودی خود فرآیندی تخصصی و نیازمند صرف زمان، فکر و هزینه میباشد و با توجه به منابع محدود شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) تمرکز بر فروش صادراتی و تقبل هزینههای سنگین ورود به این بازارها معمولاً از عهده این تولیدکنندگان خارج است، لذا تولیدکنندگان ترجیح میدهند که محصولات خود را به صورت داخلی به واسطهها به نرخ داخلی درب کارخانه (EXW) بفروشند و ادامه این زنجیره را خود به عهده نگیرند! یک شرکت بازرگانی صادراتی فی مابین تولیدکننده و مصرفکننده واقع میشود و به عنوان یک واسطه عموماٌ به دنبال مشتریان خارجی میباشد و بیشتر جنبه سودآوری کالا را مورد توجه قرار میدهد تا استمرار رابطه با تولیدکننده، لذا هیچ تعهدی به تولیدکننده خاصی ندارد و نیازهای خود را از منابع متعددی تامین میکند. از طرف دیگر با توجه به خرید کالا از تولیدکننده توسط واسطه و فروش به هر قیمتی در بازار هدف برای کسب سود بیشتر، جنبههای رقابتی بازار هدف مورد توجه عمیق قرار نمیگیرد و به محض تقابل بازار با کالای مورد اشاره چرخه عمر کالا به افول سوق مییابد.متاسفانه عدم دریافت بازخورد به موقع از وضعیت کالا در بازار مقصد توسط تولیدکننده و بالطبع آن عدم امکان هماهنگی باتغییرات بجهت عدم آکاهی در زمان مناسب منجر به کاهش سهم بازار و حتی حذف از بازار خواهد شد.با توجه به موارد مذکور، تولیدکنندگان یا به مفهوم عام شرکتهای کوچک و متوسط دو راهکار برای برون رفت ازین تله ی مشهود در پیش رو دارند:اول ایجاد یک واحد تحقیقات و مدیریت بازار صادراتی در چارت سازمانی که نیاز مند استفاده از نفرات حرفهای در مباحث بازاریابی، زبان انگلیسی و زبان بومی بازار هدف، استخراج دادههای آماری و تحلیل، قوانین و مقررات داخلی کشور مبدا و مقصد، قوانین بینالملل گمرکی و حمل، قراردادهای بینالمللی، مبادلات پولی و بانکی و.... است که استفاد از چنین نفرات متخصص مسلتزم صرف هزینههای سنگین برای شرکت خواهد بود.راه دوم استفاده از خدمات یک شرکت مدیریت صادرات (EMC) است.شرکت مدیریت صادرات یک شرکت کاملاً مستقل است که در قالب یک قرارداد رسمی وظایف واحد صادراتی یک شرکت(تولیدکننده) را به عهده میگیرد و متعهد به ایجاد رابطه بلند مدت بین تولیدکننده و مصرفکننده در بازار صادراتی میشود.آنچه فعالیت این شرکت را از یک شرکت بازرگانی صادراتی متمایز میکند تعهد ناشی از منع امکان خرید و فروش کالا توسط این شرکت و به طبع آن خروج از حیطه واسطه گری است.یک شرکت مدیریت صادرات متعهد است تا در یک برنامهریزی مستمر نسبت به ایجاد، حفظ، گسترش و تثبیت بازار صادراتی محصولات تولیدکننده اقدام نماید و درآمد خود را از محل سهم فروش در بازار صادراتی تامین نماید(لازم به ذکر است روشهای متعددی برای تعیین سهم درآمدی قابل تعریف است که از حوصله این نوشتار خارج است).بطور خلاصه وظایف یک شرکت مدیریت صادرات در دو بخش تقسیم میشود:بخش اول: شامل انجام تحقیقات و مطالعات بازار هدف صادراتی در جهت کشف اطلاعات و راههای با کمترین ریسک ورود به بازار و ارائه توصیههای تخصصی به تولیدکننده در جهت تصمیم گیری مناسب تر در بودجه بندی وتولید صادرات محور.بخش دوم: شامل استفاده از امکانات و منابع مناسب خود و یا دیگر شرکای تجاری خود در زنجیره تامین کالا تا رسیدن بهدست مصرفکننده و سنجش مداوموضعیت بازار با روشهای علمی و ارائه بازخوردهای مناسب به تولیدکننده در جهت تطابق با تغییرات و تهدیدات رقبا و حظط، تثبیت و گسترش سهم بازار برای تولیدکننده که این بخش مهمترین بخش از وظایف یک شرکت مدیریت صادرات میباشد.امروزه شرکتهای مدیریت صادرات با اساتفاده از تجمیع منایع امکنات در بازارهای مختلف توانستهاند سهم به سطایی در توسعه بازار جعرافیای مصرف داشته باشند و هزینههای صادرات به به شکل قابل ملاحظهای کاهش دهند.متاسفانه علی رغم توجه سازمان توسعه تجارت ایران به ایجاد یه رویه استاندارد در تشکیل و رتبهبندی شرکتهای مدیریت صادرات از ۴ سال قبل لیکن تاکنون توجه درخوری به این شرکتها نشده است. البته قدمهای موثری توسط خود این شرکتها برداشته شده ولی بدلیل عدم حمایتهای قانونی در بخشهای دولتی و حاکمیتی و همچنین بیاطلاعی تولیدکنندکان از خدمات متنوع قابل ارائه توسط این شرکتها، از ظرفیتهای موجود فعلی نیز استفاده مطلوبی برای کمک به توسعه صادرات غیر نفتی در بخش SMEها صورت نگرفته است.لینک خبر از اینجا